سازمانی شایسته‌ساز

گروه مافی واحدی اجتماعی متشکل از افراد متخصص و مستعدی است که برای دستیابی به اهدافی جمعی در راستای زندگی شایسته مدیریت می‌شوند. این گروه بر اساس نظریه سلسه مراتب نیازهای مقدماتی انسان که مازلو در سال 1943 میلادی آن را ارائه کرد و به هرم مازلو شهرت دارد تأمین نیازهای پایه‌ای و مهم انسان را در دستور کار خود قرار داده است.

این نیازهای اصلی که بقای انسان را تأمین می‌کند در کف هرم نیازهای مازلو قرار گرفته و تمام نیازهای جسمانی ضروری را در بر می‌گیرد که شامل سه بخش اصلی خوراک، پوشاک و مسکن است. اهمیت این نیازها آنچنان بالاست که می‏بایست به فکر راه‌هایی برای ارتقاء و چگونگی پاسخ بهینه به آنها بود. چراکه نابسامانی در تأمین هریک از این نیازها، بر امید به زندگی و پیشرفت هر انسانی تأثیر چشمگیری دارد و در بعضی مواقع زندگی را به طور کلی مختل می‌کند. از این رو تأمین شایسته نیازهای پایه تأثیر مسستقیم بر چگونگی و کیفیت بروز تأمین نیازهای رده بالای هرم خواهد داشت. در نهایت نیازهای اصلی در درجۀ اول اهمیت قرار دارند و کلیۀ فعالیت‏های انسان سرانجام به تامین این نیازها ختم می‏شود وچگونگی تأمین آنها نیز رابطۀ مستقیم با طول عمر خواهد داشت.

از آنجاکه انسان نسبت به جانداران دیگر نیازهای متنوع و پیچیده‌تری دارد دامنة احساسات او نیز بسیار گسترده است. گروه مافی بر این اساس تلاش می‌کند تا جای ممکن رضایتمندی را برای درخواست‌کنندگان زندگی شایسته رقم بزند و آنها را از تجربیات بد و سخت دور نگاه دارد.

گروه مافی در راستای تحقق شعار زندگی شایسته از سه دپارتمان اصلی ‌صنایع غذایی، صنایع چوب و فلز، صنایع نساجی و پوشاک و همچنین بخش خدمات آنلاین و مجازی تشکیل شده است که برای گسترش و توسعة هر بخش چند برند زیرمجموعه در حال فعالیت هستند. این مجموعه توانسته با اعمال مدیریت سیستمی و تدوین برنامه‌های راهبردی، خود را در زمره یکی از پیشتازترین هلدینگ‌های کشور در زمینه برآورده کردن سه نیاز اساسی بشر (خوراک، پوشاک و مسکن) در سطح قابل قبولی از شایستگی معرفی کند.

 

زندگی شایسته

درخت زندگی

انسان همواره تجلیات ذهنی خود را از طبیعت در قالب تصاویری روی آثار مختلف بازنمایی می‌کرد که برخی از آن‌ها به مرور با باورها و اعتقادات او ارتباط مستقیم پیدا کردند. در طول تاریخ برخی گیاهان و حیوانات با قدرت و قابلیت‌های ذاتی خود جنبه تقدس پیدا کرده و در تلقی عامه نیز به دلیل استدلال‌های تمثیلی و نمادین به موجودات اسطوره‌ای تبدیل شده‌اند. نگارة درخت یکی از عناصری است که به صورت مکرر بر روی آثار مختلف ثبت شده است. چراکه درخت زندگی نمادی است که در سراسر جهان همواره تقدیس وتکریم شده است و سمبل پیکار و تلاش انسان برای رسیدن به کمال مطلق است. در روانشناسی نیز این نماد را برای تلاش برای رسیدن به اهداف تعریف می‌کنند. درخت زندگی نماد استقامت و قدرت نیز هست. بنابراین کسانی که قدرتمند بودن را دوست دارند و به راحتی تسلیم مشکلات و موانع نمی‌شوند از این نماد استفاده می‌کنند.


درخت در معنای کلی آیینه تمام‌نمای انسان و خواسته‌های اوست. در میان نمادهای درخت، تعبیر «درخت زندگی» نمود نو شوندگی است و بیش از دیگر نمادها نمود پیدا می‌کند. اسطوره درخت زندگی را با اشکال متفاوت اما بن‌مایه‌ای یکسان در اساطیر ملل مختلف می‌توان باز یافت. درخت زندگی نمادی است که مفهوم زندگی و ابعاد مختلف آن را به تصویر می‌کشد. این نماد، نمایان‌گر ارتباط و اتصال اتفاقات و وقایع جاری در زندگی است. درخت زندگی رمز محور جهان و درختی همیشه سبز است که میوه‌هایش ابدیت و بی‌مرگی را همراه دارد.


درخت نماد طبیعت انسان است. از نقطه نظر فلسفی تصویر درخت آنگونه که چند شاخه از یک ریشه می‌روید و در نهایت به شکل هسته میوه روی شاخه پدیدار می‌شود نماد کثرت در وحدت است. میرچا الیاده اسطوره‌شناس مشهور تأکید دارد که «درخت، زندگی و نماد جهان زنده و پویاست زیرا همواره احیا می‌شود.»


برمبنای نظریه ناآخودگاه جمعی یونگ، بشر وارث نیروی ناخودآگاهی است که در روان او جای دارد و این ناخودآگاه جمعی است که سرچشمة نمادهاست. از این رو می‌توان تداوم حیات کهن‌الگوی درخت زندگی را در هنر ایران امری ناخودآگاه و میراث باستانی ذهن ایرانی دانست و درخت زندگی را نماد حیات جاودانگی و سرچشمه زندگی در فرهنگ ایرانی معرفی کرد. بر این اساس اینگونه استنباط می‌شود که مفهوم درخت زندگی ریشه در وجود بشریت دارد و بشر تلاش می‌کند خواستگاه درونی خودش را به شکل نماد و یا اسطوره روی زمین پیاده کند.


درخت زندگی، درختی است که در میانة زمین قرار دارد. نقش درخت زندگی از نقوش پرکاربرد و همچنین ارزشمند؛ از حیث تاریخ، اسطوره و نمادپردازی در میان فرهنگ‌های مختلف اعم از ایران، مصر، هند و چین بوده است. درخت در جوامع مختلف، نمادی از زندگی مجرد پس از مرگ، رستاخیز و دوام زندگی است و به سبب ایستادگی و تجدید حیات و قانون تکامل، در باورها؛ رمزی از آدمی شد و تقدس یافت. این رمز، گاهی به صورت یک درخت خاص به همراه حیوانات یا فرشتگان نگهبان و گاهی به صورت باغی پر از درختان همیشه سبز و گاهی به شکل گیاهانی که شیره مقدس آن‌ها به انسان جاودانگی می‌بخشد، در هنرهای مختلف جلوه‌گر شد.


تحول فرم‌های مختلفی از درخت زندگی در دوران پیشاتاریخ و تاریخی، به‌ویژه در فرهنگ‌های شرقی، به برکت بهره‌گیری از مفاهیم مشترکی چون جوانه‌زدن، شاخه گستردن در آسمان و ریشه دواندن در خاک به‌عنوان نمادی از زندگی، اندیشه و کمال شناخته شده است. پژوهش‌ها حاکی از آن است که درخت زندگی دارای جوهر الهی بوده و بر اساس باور‌داشت‌های بنیادین و نظام باورهای جامعه به نمادی اعتقادی بدل گشته و صورت مثالی درخت به‌عنوان مهم‌ترین منبع زایش و باروری در تمدن‌های گوناگون شمرده می‌شد.


درخت به علت میوه‌دهی و فراهم آوردن سایه و امنیت در میان فرهنگ‌های بسیاری نماد زندگی محسوب می‌شود. از این رو می‌توان سه نیاز اصلی انسان اعم از خوراک‌، پوشاک و مسکن را در آن تداعی کرد.

زندگی شایسته